پسر وزیر پارت دوم

*کوک*
هودی ورزشیم رو پوشیدم امروز کلاس تنیس داشتم لباسایی رو که بعد ورزش بهشون نیاز داشتم رو کردم تو کوله و ساک ورزشم رو برداشتم و گوشیمو وارد حیاط شدم ماشین فراری مشکی که مامان اینا برا کادو تولدم خریدن سوارش شدم و به سمت باشگاه حرکت کردم توی راه فکرم مشغول این بود که اون دختری که تو دانشگاه دیده بودمش چه جور آدمیه با اخلاقی که داشت معلوم بود از این دخترای لوس و بچه ننه نیست من خودم از این دخترا خوشم میاد رسیدم باشگاه وارد پارکینگ شدم پارک کردم رفتم داخل که داشتن زمین رو خیس میکردن که پرسیدم: سلام مربی اومده؟ @سلام بله تو رختکنن دارن آماده میشن +آهان ممنون
داشتم اطراف رو نگاه میکردم که دستی رو شونه ام گذاشته شد برگشتم دیدم مربیه #چطوری پسر؟ +خوبم ممنون #امروز روز اول دانشگاه بوده خوش گذشت؟ +آره بد نبود #بریم شروع کنیم +بریم
*یک ساعت بعد*
کلاس تموم شد لباسام رو عوض کردم سوار ماشین شدم توی راه
خونه خیلی خسته بودم باید فردا دانشگاه داشتم من الان بیست سالمه ولی خب مستقل عمل میکنم مامان اینا رفتن سفر 2هفته دیگه میان وارد خونه خودم شدم لباس هامو عوض کردم
..............
گایز ببخشید نت نداشتم نتونستم زود تر بزارم🫤
دیدگاه ها (۰)

پسر وزیر پارت سه

پسر وزیر پارت اول

بیوگرافی رمان جونگ کوکاسم رمان:پسر وزیرتعداد پارت:1۰ شخصیت ه...

مآفیآی قرمز من

رمان بغلی من پارت ۵۰دیانا :خوشگله ارسلان: آره بریم تو ماشین ...

همیشگی من

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط